دوشنبه ۹ مهر ۱۳۹۷ - ۰۴:۴۹
کد مطلب : 44772
جالب است ۰
آموزش؛ زمينه ساز فرهنگ در حل معضلات اجتماعي
آموزش؛ زمينه ساز فرهنگ در حل معضلات اجتماعي


"صرفه جويي در همه چيز با آموزش"

 

انسان از سه راه خرد ورزي مي كند:
 
  1. تعقل اصيل ترين راه خردورزي
    تجربه تلخ ترين راه خردورزي
    تقليد آسان ترين راه خردورزي
عبدالجليل  پورشب_آنچه امروزه باعث پيشرفت جوامع بشري ( كشور هاي توسعه يافته ) شده است خردورزي از راه تعقل و تفكر است مختصات وجوديت انسان ها در سه عنصر خلاصه مي شود تفكر ، اختيار و انتخاب.

آموزش؛زمينه ساز فرهنگ در حل معضلات اجتماعي

  زندگي همه ما انسانها كه شامل نان، آزادي، فرهنگ ، دوست داشتن و دين هست در هر جايگاه اجتماعي، براساس اين سه عنصر شكل گرفته است. خردورزي از راه تفكر زمينه ساز بسياري از حل مشكلات و نياز هاي بشري امروز شده است.

 رسيدن به يك فرهنگ  ايده آل اجتماعي فقط از طريق آموزش امكان پذير است امروزه در جهان، آموزش را "چگونه انديشيدن"  تعريف مي كنند كه خود مي تواند در راه خرد ورزي انسان ها كمك بسيار شاياني نمايد.

آموزش ، انديشيدن ،فرهنگ ،جامعه سالم

پيكره جامعه ما سالهاست كه با درد ها و رنجهاي زيادي دست به گريبان است كه در حساسيت ترين وجه از موقعيت ، درگير با تحولي است كه ضرورت دوران ماست و اين خود زايش دردناك معضلات از دل موقعيتي فرساينده و از پاي درآورنده است.

در مقايسه رويداد هاي سونامي ژاپن و طوفان كاتريناي آمريكا فرهنگ بر قانون پيروز شد. در سونامي ژاپن مردم از دارايي ديگران دزدي و تاراج نكردند اما در طوفان كاتريناي آمريكا مردمي كه قانون مدار بودند از تمامي مغازه ها دزدي كردند. اينكه مردم امريكا كه تا پيش از توفان، قانون مدارترين مردم دنيا بودندو پس از توفان به يك باره وارونه رفتار كردند ولي مردم ژاپن در شرايط برهم ريختگي محيطي، با نهايت نظم و آرامش بي دست درازي به دارايي ديگران در انديشه ي ياري به هم بودند و اين گونه فاجعه را پشت سر گذاشتند. و اين مهم، تنها مي­تواند حاصل آموزشي باشد كه از دل آن فرهنگي ناب برخاسته است.

آنچه كه ما و  ايرانمان را مي تواند در بزنگاه تاريخ پيروز و سربلند نگهدارد مطمينا فرهنگ است و جامعه بي ابزار فرهنگي هرگز نمي تواند چاره انديش باشد و خود را برهاند شعاري كه در ابتداي مقاله درج كرده ام وزن كلي مضمون مقاله را تشكيل مي دهد. آموزش سرمايه اي است كه هرگز با خشكسالي، توفان و زلزله از بين نخواهد رفت.انسان از ابتداي تولد موجودي مثبت گرا است در صورتي منفي گرا خواهد شد كه محيط رشد نامتعارف داشته باشدو در صورتي كه در جامعه اي با آسيب هاي اجتماعي فراواني روبرو هستيم بايد بستر آموزش جامعه را بازنگري كرد.

استيو جاوبز: انسان نادان به دنيا مي آيد اما احمق نيست، آموزش غلط او را احمق مي كند

تنها راه گذار از معضلات اجتماعي، بازخواني فرهنگي جامعه است و اين بازخواني يكي از ضروريات دوران ماست و تمرين انتقاد است. در حل مشكلاتي نظير بي آبي +، صرفه جويي در حامل هاي انرژي ، بد فرهنگي ترافيكي ، تخريب محيط زيست و اموال عمومي و ..... بايد در راستاي آموزش برنامه و كار فرهنگي داشت،  نمي شود از جامعه اي كه ابزار فرهنگي را مي گيرند،!!! از آن جامعه كنش هاي فرهنگي انتظار داشت ، كه در مصرف آب و برق، نظم و ترتيب اجتماعي و ....... مشاركت و همياري و همكاري كنند. هيچ جامعه اي بدون ابزار فرهنگي مانند تياتر، سينما، كتاب، برنامه هاي پرورشي و ..... براي رسيدن به يك فرهنگ ايده آل قادر به حل مشكلات اجتماعي و فرهنگي خود نخواهد بود. مانند مكانيك خودرويي خواهد بود كه در ماهرانه ترين حالت خود بدون ابزار هرگز قادر به تعمير خودرو نخواهد شد.

 

آموزش  چگونه انديشيدن

 دنيا در حال بي مرز شدن است سياست هايي كه در ايران مانع از وقوع اين رويداد مي گردد صرفا هزينه ساز ، فرصت سوز و مانع رشد و توسعه كشور خواهد شد. چندي است شاهد آن هستيم كه براي صرفه جويي در مصرف حامل هاي انرژي از سوي مسئولين تصميماتي گرفته مي شود كه به دور از انتظار ات علمي است و شايد به تواند به صورت مقطعي و بسيار اندك مشكلات را حل كند اما چاره ساز نيست، تصميم گيران تاثير گذار در زندگي امروز شهري و روستاي جامعه ما بايد براي گذار از معضلات به جاي هدف قرار دادن آموزش و حذف برخي از دوره هاي آموزشي به منظور صرفه جويي در مصرف برق و آب، بهتر از به دنبال فرهنگ سازي از طريق آموزش باشند. آموزش در راستاي چگونه انديشيدن كه در درونش پرورش هاي فكري و اجتماعي نهفته است مي تواند زندگي آرام و بدون دغدغه برايمان به ارمغان بياورد .نگراني از آينده ي اقتصادي كشور در چهره و رفتار بسياري از ما پيدا است . در سلامت روان اجتماعي بسيار موج ميزند. شور بختانه، گراني رواني بيشتر گراني اقتصادي به ما آسيب ميزند. آموزش نجات بخش در راستاي ايجاد فرهنگ هاي نوين اجتماعي مي تواند در راه رسيدن به جامعه بدون دغدغه هاي فكري كمك شايان كند. زندگي در جوامع امروز از پيچيدگي هاي زيادي تشكيل شده است كه در صورتي كه با علم و خرد هدايت نشود تمدني رو به افول خواهيم داشت .

 

دكتر علي شريعتي:

زندگي شامل : نان ، آزادي ، فرهنگ ، دوست داشتن،دين

عناصر مورد اشاره زندگي مكمل هم هستند و اينكه نان نباشد آزادي نخواهد بود و آزادي نباشد فرهنگ رشد نخواهد كرد و فرهنگ رشد نكند دوست داشتن و هم نوع دوستي از بين خواهد رفت و همه چهار عنصر مورد اشاره نباشد دين در جامعه كه لازمه رستگاري است تضعيف خواهد شد.

چه كسي مي تواند ادعا كند كه راننده تاكسي كه در اوج گرماي تابستان مسافرش پياده مي شود سپس كولر خودرو را روشن مي كند ايشان انسان عاشقي است و هم نوع خود را دوست دارد.

 

مولانا جلال الدين بلخي:

مقصود خدا عشق است باقي همه افسانه

نان و اقتصاد امروز جوامع بشري مهمترين عنصر زندگي آدمي است كه بي آن هرگز نمي توان ساير عناصر اجتماعي را در يك فرآيند مهندسي شده حركت داد . پس بايد اين عنصر مهم و نجات بخش را به دست اهل علمش سپرد و با همه پيچ و تابش در جامعه امروز با ارتباط جهان كنوني براي رفاه و آسايش و سلامت جامعه سوقش دهيم .

 

سازمان بهداشت جهاني WHO سلامتي را اين گونه تعريف مي كند  :

حالت رفاه و آسايش روحي، جسمي و اجتماعي

در مفهوم سلامت  از  ديدگاه سازمان بهداشت جهاني دقت بفرماييد! چقدر اين مفهوم با آنچه كه در جامعه ما رواج دارد متفاوت است، بهداشت جهاني بستري براي سلامتي جامعه متصور شده است كه ابتدا بايد ساخته شود سپس مردم در اين بستر زندگي سالمي را شروع كنندو اين مهم در مشاركت دولت و مردم شكل خواهد گرفت و دولت براي ايجاد اين مشاركت به آموزش در راستاي افزايش ضريب فكري مردمي نياز دارد . بارها ديد شده كه در شهرهاي كشور عزيزمان پاركهاي تفريحي زيادي ساخته شده اما پس از مدت كوتاهي فرسايش پارك تفريحي را مي توان ملاحظه كرد. كه اين مهم در دو مورد خلاصه مي شود اجراي ضعيف در تعمير و نگهداري توسط مسئولين و عوامل اجرايي و عدم رعايت مردمي در نريختن زباله ، آتش نزدن درختان و تخريب نكردن اموال عمومي مانند نيمكت ها و مجسمه ها.......

نمونه بارزي است از ضعف مشاركت و  همياري در ايجاد بستري سالم و به دور از هرگونه عارضه هاي اجتماعي و شهري.

 

مهارت محور نمودن آموزش = با صرفه جويي در حامل هاي انرژي به صورت خودكار = نهادينه كردن اخلاق و فرهنگ در جامعه

مهارت در ركن و ماهيتش زمينه ساز اشتغال پايدار در كشور است كه آموزش در راستاي فرهنگ و مهارت محور بودن مي تواند جامعه اي سالم را رقم زند.آموزش در جامعه امروزه ما  در شرايط كنوني مهارت محور نيست و در صورت عدم اهتمام لازم تاثير گذاران جامعه هرگز  به سرانجام نخواهد رسيد و با رشد جمعيتي و جغرافيايي كشور عارضه ها و چالش هاي اجتماعي هم رشد خواهد داد و در آينده نزديك قربانيان اين رشد آسيب پذير نسل هاي جوان و آينده گان خواهند بود.

 در صورتي به يك جامعه فعال و پويا بدل خواهيم شدكه:
 
  1. آموزش در راستاي بستر سازي فرهنگي مهارت محور باشد.
    مهارت آموزي از جمله آموزش هاي رسمي كشور قانون شود.
    براساس يك بستر سازي مناسب آموزش مهارت محور از بدو نوجواني شروع شود.
    الگو هاي موفق جوامع بشري دنيا در آموزش مهارت محور سرمشق قرار گيرد.
     
توسعه فرهنگي روشي است براي دانستن و آموختن، آدمي به دانستن و آموختن آدمي است (( اي برادر توهمه انديشه اي )) و زمينه ساز اخلاق حرفه اي دانايي بشري است كه فرهنگي انساني را به نام و به تفضيل رشد خواهد داد.

در بحث مهارت آموزي كه زير ساختهاي اجتماعي ، اقتصادي را شكل مي دهد ايجاد فضايي كه بتواند درك عميقي را فراهم كند گسترش فرهنگ مهارت آموزي از كانال اخلاق حرفه اي است. توسعه چنين تفكري در جامعه كنوني با ابزارهاي مناسب اجتماعي ( رسانه ها جمعي، فعاليت هاي فرهنگي و.... ) از همت والاي جمعي شكل مي گيرد . اقتصاد مدرن منوط به استفاده از علم و مهارت در كسب اطلاعات است و چنين علم و مهارتي به كمال نزد هيچ كس نيست و پديدآورندگان اقتصاد جز فرد فرد اعضاي جامعه نيستند كه بر اعمالشان قواعدي كلي حاكم است . امروز آزاديهاي اجتماعي و سياسي و احزاب و مطبوعات و اصناف و انجمنها و دانشگاهها و كلاسها و كتابها و كلوبها و فيلمها و رسانه هاي آزاد دهانهاي مردم و دهانه هاي اجتماعند، ريه هاي خلقند ، روشهاي دانستن اند ، شيوه هاي تدبير كاميابند، ابزار توفيقند ، مجراي شناخت متقابلند ، آيينه ظهور واقعياتند، برهنه كننده تنوع مستور اجتماعند، بدون چنين ابزاري فرهنگ اجتماعي شكل نمي گيرد. فوايد روش شناسانه شكل گيري فرهنگ اجتماعي  چندان است  كه در هرشرايطي و با هر پيچ و تاب اجتماعي برپيكره آن آسيبي نخواهد رسيد و پيشرفت اقتصادي و اجتماعي در دامان چنين فضايي رشد خواهد كرد.

 

زين روش بر اوج انور مي روي                   اي برادر گر بر آذر مي روي

فرهنگ اجتماعي مولد اراده معطوف به عمل است ، اگر فرهنگ اجتماعي نهادينه تر باشد اراده معطوف به عمل قويتر است . با توسعه فرهنگ اجتماعي و عمومي از طريق ايجاد ابزار هاي مناسب مطرح شده مي توان براي  استحكام فرهنگ مهارت آموزي بستري آماده نمود كه از دل خروشان مشاركتهاي اجتماعي جوشش كرده و مسير مهارت آموزي را هموار نمايد . و اين مهم زماني محقق خواهد شدكه شرايطي مانند :
 
  • تلاش جمعي كليه دستگاههاي اجتماعي  و اقتصادي و صنعتي به منظور نهادينه نمودن فرهنگ اجتماعي و عمومي در راستاي نيل به فرهنگ مهارت آموزي.
    ايجاد بستري مناسب براي رشد اخلاق حرفه اي جامعه.
    قانون مداري در حفظ صيانت مهارت آموزي.
حاكم باشد . عقل اندوخته تجارب آدمي است . مطالعه ، آموزش ، مشاركت هاي اجتماعي ، مردم داري ، نوع دوستي و وظيفه شناسي از تجارب آدمي است . تجارب مثبتي كه سرچشمه زندگي اجتماعي رو به توسعه پايدار  مي نمايد.

اعتلاي فرهنگ اجتماعي و عمومي جامعه در سايه چنين تجاربي شكل مي گيرد و تداوم مي يابد.

اندر اين محضر خردها شد ز دست                 چون قلم اين جا رسيد و سر  شكست

عبدالجليل  پورشب_مربي سازمان آموزش فني و حرفه اي كشور
 
https://deyarkaroon.ir/vdcdx50o.yt0o56a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما