مجتبی حیدری_ دیار کارون
یکی از موضوعاتی که به صورت جدی توسط شهید آیتالله دکتر سید ابراهیم رئیسی (ره) پیگیری میشد مقوله سیاستهای جمعیتی بود. وقتی جامعهای را به فرزند آوری میخواهند تشویق کنند باید طبقه متوسط را تشویق کنند نه طبقه ضعیف را، سیاستهای تشویقی مالی و در حد پایین در اصل تشویق قشر ضعیف جامعه است که درنهایت، حاشیهنشینی و فقر و مشکلات دیگر را برای کشور به وجود میآورد. درصورتیکه در این سیاستها باید توجه داشت که طبقه متوسط جامعه اقناع شوند، چراکه در غیر این صورت تضاد طبقاتی ایجاد میشود.
پارامتر تحصیلات، سلامت، امکانات مناسب برای زیست مناسب و... برای افزایش جمعیتی باکیفیت لازم است. برای رهایی از بحران جمعیت پیر نیازمند رسیدن به سطح جایگزینی جمعیت هستیم نه افزایش آن، چراکه جمعیت ما به سمت پیری پیش میرود و افزایش جمعیت جوانی را افزایش میدهد، اما مشکلات پیری جمعیت را کاهش نمیدهد میانگین سن کاهش پیدا میکند، اما تعداد افراد سالخورده کاهش پیدا نمیکند و مشکلات زیادی را برای ما رقم میزند.
تبلیغات در زمینه افزایش جمعیت فرزند آوری باید به شیوه بسیار حساس و دقیق باشد و از افراد نخبه و متخصص در این زمینه بهویژه از متخصصان جمعیت کمک گرفت. با تبلیغات سطح پایین نمیتوان جامعه را به سمت فرزند آوری و افزایش جمعیت برد. برای مثال در فرانسه مشکل کاهش جمعیت با حمایت از زنان طبقه متوسط خانهدار انجام شد. کمکهزینه نگهداری فرزند به زنان شاغل داده میشد و این کمکهای حقوقی در اندازه یک استاد دانشگاه بود. ازاین رو مشوقها به ویژه مشوقهای مالی به سمت کیفی شدن تربیت فرزندان باید برود. سیاستهای جمعیتی تاکنون بد اجراشده است، به گونهای که افرادی که موافق افزایش جمعیت هم هستند آن را به خطا میبرند، در کشورهای مختلفی که سیاستهای جمعیتی اجراشده به نظر میرسد چندان هم موفق نبودند بلکه فقط کشور خود را از حالت اورژانسی خارج کردهاند. چراکه این سیاستها متأثر از عوامل زیادی است که دولتها بهراحتی نمیتوانند متغیرهای آن را تغییر دهند. وقتی فردگرایی و لیبرالیسم در جوامع ایجاد میشود نمیتوان فرزند آوری را تشویق کرد، چراکه با آزادی فردی در تناقض است.
وقتی پنجره طلایی جمعیت بسته شود بخش عمدهای از افراد جامعه به ۶۵ سالگی میرسند، پنجره طلایی جمعیت به ۶۶ درصدی از جامعه که افراد بین ۱۵ تا ۶۵ سالگی باشند گفته میشود. وقتی جمعیت ۱۵ تا ۶۵ ساله از ۶۶ درصد کل جمعیت کمتر شود پنجره جمعیت بسته میشود و جامعه به سمت پیری میرود که مسئلهای خطرناک برای کشور است.
در پی پیر شدن جمعیت در یک کشور افرادی که قرار بود رونق اقتصادی تولید و جهش ایجاد کنند تبدیل به افرادی میشوند که بیماریهای ناشی از سن دارند، نیاز به مراقبت و حمایتهای اقتصادی ازجمله صندوقهای بازنشستگی دارند. وقتی پنجره جمعیتی باز است باید برنامهریزیهای لازم صورت بگیرد و در اصل نعمتی است که باید از آن بهرهمند شد که موجب گشایشهای زیادی میشد.
سیاستهای جمعیتی از وظایف حاکمیت است، اما این سیاستها باید با توجه به نیازهای جامعه و با نظر متخصصان به درستی وضع شود، هر سیاست و دستورالعملی که بهصورت ناگهانی انجام شود منجر به تخریب میشود. در سیاستگذاریها لازم است زمان مناسبی را برای اجرای آن در نظر گرفت.
مشوقان طرح افزایش جمعیت باید سطح تخصصی بالایی داشته باشند تا بتوانند عامه مردم را مجاب کنند و در کنار آن لازم است الگودهی مناسبی برای مردم انجام شود. درنهایت باید گفت که بازگشت به گذشته و نوع تفکر آنها امکانپذیر نیست اما میتوان از آنها درسهایی گرفت.
یکی از موضوعاتی که به صورت جدی توسط شهید آیتالله دکتر سید ابراهیم رئیسی (ره) پیگیری میشد مقوله سیاستهای جمعیتی بود. وقتی جامعهای را به فرزند آوری میخواهند تشویق کنند باید طبقه متوسط را تشویق کنند نه طبقه ضعیف را، سیاستهای تشویقی مالی و در حد پایین در اصل تشویق قشر ضعیف جامعه است که درنهایت، حاشیهنشینی و فقر و مشکلات دیگر را برای کشور به وجود میآورد. درصورتیکه در این سیاستها باید توجه داشت که طبقه متوسط جامعه اقناع شوند، چراکه در غیر این صورت تضاد طبقاتی ایجاد میشود.
پارامتر تحصیلات، سلامت، امکانات مناسب برای زیست مناسب و... برای افزایش جمعیتی باکیفیت لازم است. برای رهایی از بحران جمعیت پیر نیازمند رسیدن به سطح جایگزینی جمعیت هستیم نه افزایش آن، چراکه جمعیت ما به سمت پیری پیش میرود و افزایش جمعیت جوانی را افزایش میدهد، اما مشکلات پیری جمعیت را کاهش نمیدهد میانگین سن کاهش پیدا میکند، اما تعداد افراد سالخورده کاهش پیدا نمیکند و مشکلات زیادی را برای ما رقم میزند.
تبلیغات در زمینه افزایش جمعیت فرزند آوری باید به شیوه بسیار حساس و دقیق باشد و از افراد نخبه و متخصص در این زمینه بهویژه از متخصصان جمعیت کمک گرفت. با تبلیغات سطح پایین نمیتوان جامعه را به سمت فرزند آوری و افزایش جمعیت برد. برای مثال در فرانسه مشکل کاهش جمعیت با حمایت از زنان طبقه متوسط خانهدار انجام شد. کمکهزینه نگهداری فرزند به زنان شاغل داده میشد و این کمکهای حقوقی در اندازه یک استاد دانشگاه بود. ازاین رو مشوقها به ویژه مشوقهای مالی به سمت کیفی شدن تربیت فرزندان باید برود. سیاستهای جمعیتی تاکنون بد اجراشده است، به گونهای که افرادی که موافق افزایش جمعیت هم هستند آن را به خطا میبرند، در کشورهای مختلفی که سیاستهای جمعیتی اجراشده به نظر میرسد چندان هم موفق نبودند بلکه فقط کشور خود را از حالت اورژانسی خارج کردهاند. چراکه این سیاستها متأثر از عوامل زیادی است که دولتها بهراحتی نمیتوانند متغیرهای آن را تغییر دهند. وقتی فردگرایی و لیبرالیسم در جوامع ایجاد میشود نمیتوان فرزند آوری را تشویق کرد، چراکه با آزادی فردی در تناقض است.
وقتی پنجره طلایی جمعیت بسته شود بخش عمدهای از افراد جامعه به ۶۵ سالگی میرسند، پنجره طلایی جمعیت به ۶۶ درصدی از جامعه که افراد بین ۱۵ تا ۶۵ سالگی باشند گفته میشود. وقتی جمعیت ۱۵ تا ۶۵ ساله از ۶۶ درصد کل جمعیت کمتر شود پنجره جمعیت بسته میشود و جامعه به سمت پیری میرود که مسئلهای خطرناک برای کشور است.
در پی پیر شدن جمعیت در یک کشور افرادی که قرار بود رونق اقتصادی تولید و جهش ایجاد کنند تبدیل به افرادی میشوند که بیماریهای ناشی از سن دارند، نیاز به مراقبت و حمایتهای اقتصادی ازجمله صندوقهای بازنشستگی دارند. وقتی پنجره جمعیتی باز است باید برنامهریزیهای لازم صورت بگیرد و در اصل نعمتی است که باید از آن بهرهمند شد که موجب گشایشهای زیادی میشد.
سیاستهای جمعیتی از وظایف حاکمیت است، اما این سیاستها باید با توجه به نیازهای جامعه و با نظر متخصصان به درستی وضع شود، هر سیاست و دستورالعملی که بهصورت ناگهانی انجام شود منجر به تخریب میشود. در سیاستگذاریها لازم است زمان مناسبی را برای اجرای آن در نظر گرفت.
مشوقان طرح افزایش جمعیت باید سطح تخصصی بالایی داشته باشند تا بتوانند عامه مردم را مجاب کنند و در کنار آن لازم است الگودهی مناسبی برای مردم انجام شود. درنهایت باید گفت که بازگشت به گذشته و نوع تفکر آنها امکانپذیر نیست اما میتوان از آنها درسهایی گرفت.