مجتبی حیدری _ دیار کارون
صنعت بازیهای رایانهای در سالهای اخیر به یکی از پرسودترین صنایع برای تولیدکنندگان در دنیا تبدیل شده و یکی از پرطرفدارترین سرگرمیها برای بسیاری از افراد محسوب میشود. بر اساس آمار بنیاد بازیهای رایانهای که اخیراً منتشر کرده است، در حال حاضر ۳۵ میلیون نفر گیمر در ایران وجود دارد که به طور متوسط ۹۵ دقیقه در روز بازی میکنند. در حالی که حدود یک دهه پیش، ۲۳ میلیون گیمر در ایران وجود داشت که به طور متوسط روزی ۷۹ دقیقه بازی میکردند. این تعداد گیمر در ایران ظرفیت بالقوهای است که با محصولات تولیدی فاخر و ارزشمند بتوان نیازهای آنها را در حوزههای گوناگون پاسخ داد.
متاسفانه اغلب بازیهای ساخته شده در دنیا، استراتژیک هستند و هدف خاصی را دنبال میکنند و میخواهند مفهوم خاصی را به مخاطب خود منتقل کنند. یکی از موضوعاتی که در این دایره میگنجد، موضوع آخرالزمان و مهدویت است، البته مهدویت، نه به مفهومی که ما در دین اسلام میشناسیم، بلکه مفهوم جعلی که سازندگان و سرمایهگذاران چنین بازیهایی میخواهند، به مخاطبان خود در سطح دنیا، مخابره و ذهن و اندیشه آنها را تسخیر کنند.
در واقع بازیهای دیجیتالی اعم از رایانهای، موبایلی و ... درمیان محصولات فرهنگی، وسیلهای برای معرفی آخرالزمان غرب و تخریب مهدویت شده است. بسیاری از این بازیها بر اساس فیلمهای معروف و پرفروش هالیود ساخته میشوند اما نکته جالب این است که شرکتهای بازیهای رایانهای در آمریکا بیش از شش برابر صنعت بزرگ هالیوود، سود داشته است.
تفکر حاکم بر این بازیها، نشئت گرفته از منجیان متنوع آخرالزمان است که هر کدام دارای ویژگیهای منحصربهفردی هستند. همچنین اغلب دارای رویکرد الحادی بوده و به اسلامهراسی پرداختهاند. پیشگویی درباره آینده هم در این بازیها بسیار مورد توجه است؛ چرا که همواره یکی از دغدغهها و دلمشغولیهای بشر بوده است؛ بنابراین صنعت بازیهای رایانهای همانند نظام هالیوود، این سوژه جذاب و جهانی را محور بسیاری از محصولات خود قرار داده و شاید به جرئت بتوان گفت؛ گوی سبقت را از آن ربوده است و انواع منجیان آخرالزمانی پا به عرصه رسانه بازیهای ویدیویی گذاشتهاند و بازیهای مختلفی با این مضمون تولید و روانه بازار شدهاند.
متاسفانه در حوزه ساخت بازیهای مهدویت بازیسازان داخلی کشور اصلاً ورودی نداشتهاند و در مقابل جنگ نرمی که غرب با این بازیها به راه انداخته است، منفعلانه نشستهاند. آیا نباید قبل از اینکه ذهن کودکان، نوجوانان و جوانان ما با چنین مفاهیم جعلی از مهدویت و آخرالزمان تسخیر کنند، ما هم در این زمینه ورود کنیم.
موضوع مهدویت و امام زمان (عج) یک مکتب، رفرنس و سبک زندگی است و میتواند حوزههای مختلفی را دربربگیرد. اندیشمندان و پژوهشگرانی که در حوزههای مختلف به صورت تخصصی کارهای پژوهشی خوبی را انجام دادهاند، میتواند رفرنس خوبی برای مجموعه بازیساز باشد. اگر این نگاه در حاکمیت ایجاد شود و پژوهشها در اختیار بازیسازان قرار گیرد و مدل حمایتی طوری باشد که بازیساز تشویق شود، شاهد تولیدات خوبی در این زمینه خواهیم بود. به هر ترتیب در پایان این نوشتار باید عنوان کرد که جنگهای آخرالزمانی در فیلمهای سینمایی و انیمیشنها و بازیها بسیار رایج است؛ بنابراین برای کودکان ما، پایان دنیا، با همین مصادیقی که در فیلمها، انیمیشها و بازیها نمایش داده میشود، شکل میگیرد و اگر خودمان برنامه تولید نکنیم، برای فرزندان ما برنامه مورد نظر خودشان را تولید خواهند کرد.
صنعت بازیهای رایانهای در سالهای اخیر به یکی از پرسودترین صنایع برای تولیدکنندگان در دنیا تبدیل شده و یکی از پرطرفدارترین سرگرمیها برای بسیاری از افراد محسوب میشود. بر اساس آمار بنیاد بازیهای رایانهای که اخیراً منتشر کرده است، در حال حاضر ۳۵ میلیون نفر گیمر در ایران وجود دارد که به طور متوسط ۹۵ دقیقه در روز بازی میکنند. در حالی که حدود یک دهه پیش، ۲۳ میلیون گیمر در ایران وجود داشت که به طور متوسط روزی ۷۹ دقیقه بازی میکردند. این تعداد گیمر در ایران ظرفیت بالقوهای است که با محصولات تولیدی فاخر و ارزشمند بتوان نیازهای آنها را در حوزههای گوناگون پاسخ داد.
متاسفانه اغلب بازیهای ساخته شده در دنیا، استراتژیک هستند و هدف خاصی را دنبال میکنند و میخواهند مفهوم خاصی را به مخاطب خود منتقل کنند. یکی از موضوعاتی که در این دایره میگنجد، موضوع آخرالزمان و مهدویت است، البته مهدویت، نه به مفهومی که ما در دین اسلام میشناسیم، بلکه مفهوم جعلی که سازندگان و سرمایهگذاران چنین بازیهایی میخواهند، به مخاطبان خود در سطح دنیا، مخابره و ذهن و اندیشه آنها را تسخیر کنند.
در واقع بازیهای دیجیتالی اعم از رایانهای، موبایلی و ... درمیان محصولات فرهنگی، وسیلهای برای معرفی آخرالزمان غرب و تخریب مهدویت شده است. بسیاری از این بازیها بر اساس فیلمهای معروف و پرفروش هالیود ساخته میشوند اما نکته جالب این است که شرکتهای بازیهای رایانهای در آمریکا بیش از شش برابر صنعت بزرگ هالیوود، سود داشته است.
تفکر حاکم بر این بازیها، نشئت گرفته از منجیان متنوع آخرالزمان است که هر کدام دارای ویژگیهای منحصربهفردی هستند. همچنین اغلب دارای رویکرد الحادی بوده و به اسلامهراسی پرداختهاند. پیشگویی درباره آینده هم در این بازیها بسیار مورد توجه است؛ چرا که همواره یکی از دغدغهها و دلمشغولیهای بشر بوده است؛ بنابراین صنعت بازیهای رایانهای همانند نظام هالیوود، این سوژه جذاب و جهانی را محور بسیاری از محصولات خود قرار داده و شاید به جرئت بتوان گفت؛ گوی سبقت را از آن ربوده است و انواع منجیان آخرالزمانی پا به عرصه رسانه بازیهای ویدیویی گذاشتهاند و بازیهای مختلفی با این مضمون تولید و روانه بازار شدهاند.
متاسفانه در حوزه ساخت بازیهای مهدویت بازیسازان داخلی کشور اصلاً ورودی نداشتهاند و در مقابل جنگ نرمی که غرب با این بازیها به راه انداخته است، منفعلانه نشستهاند. آیا نباید قبل از اینکه ذهن کودکان، نوجوانان و جوانان ما با چنین مفاهیم جعلی از مهدویت و آخرالزمان تسخیر کنند، ما هم در این زمینه ورود کنیم.
موضوع مهدویت و امام زمان (عج) یک مکتب، رفرنس و سبک زندگی است و میتواند حوزههای مختلفی را دربربگیرد. اندیشمندان و پژوهشگرانی که در حوزههای مختلف به صورت تخصصی کارهای پژوهشی خوبی را انجام دادهاند، میتواند رفرنس خوبی برای مجموعه بازیساز باشد. اگر این نگاه در حاکمیت ایجاد شود و پژوهشها در اختیار بازیسازان قرار گیرد و مدل حمایتی طوری باشد که بازیساز تشویق شود، شاهد تولیدات خوبی در این زمینه خواهیم بود. به هر ترتیب در پایان این نوشتار باید عنوان کرد که جنگهای آخرالزمانی در فیلمهای سینمایی و انیمیشنها و بازیها بسیار رایج است؛ بنابراین برای کودکان ما، پایان دنیا، با همین مصادیقی که در فیلمها، انیمیشها و بازیها نمایش داده میشود، شکل میگیرد و اگر خودمان برنامه تولید نکنیم، برای فرزندان ما برنامه مورد نظر خودشان را تولید خواهند کرد.